آرايهى لفظى واجآرايى
آرايهى لفظى، ادبى واج آرایی چيست؟
واج در لغت بهمعناى: حرف، صوت، گفتار، سخن و كلام است و در زبانشناسى فارسى به كوچكترين واحد زبان يا كوچكترين جزء واژگان، واج گويند. هر حرف، صورت نوشتاری هر واج و هر واج، صورت به لفظ در آمدهی هر حرف است.
هر واژه به وسيلهى واجها كه كوچكترين واحد آوايى (صوتى) مجزا محسوب مىشوند؛ ساخته مىگردد.
براى نمونه:
واژه يا اسم (پا) از دو واج (پ) و (ا) بوجود آمده است!
واج ها بر دو نوعند:
{١ _ مصوتها}
{٢ _ صامتها}
الف _ مصوتها نيز شش عددند:
١ _ {مصوت كوتاه اَ. اِ. اُ}
٢ _ {مصوت بلند آ. او. اى}
ب _ صامتها ٢٣ عددند. بهترتيب حروف الفبا؛
(ء ع) ب. پ (ت. ط) (ث. س. ص) ج. چ (ح. ه) خ. د (ذ. ز. ض. ظ) ر. ژ. ش (غ. ق) ف. ك. گ. ل. م. ن. و. ى
به هر واحد گفتار {هجا} يا {سيلاب} مىگويند.
مثلاً : (دفتر) دو هجاى بلند است {دف + تر}
و يا: (دولتمند) چهار هجايى است. دو هجاى كوتاه و دو هجاى بلند. يعنى {دُ. لت. من. دْ}
هجاها بر سه گونهاند:
١ - بلند: هر حرف كه داراى مصوت بلند [ آ. او . اى ] باشد مانند: ﴿ پا . كو . چى ﴾
و يا: واژگان دو حرفى مانند: [ در. لب. شب. پر. من. و ... ]
٢ - كوتاه: هر حرف كه داراى مصوت كوتاه [ اَ . اِ . اُ ] باشد. مانند: ﴿ نَه . كِه . تو ﴾
٣ - كشيده: هجاى كشيده تشكيل شده است از يك هجاى بلند و يك كوتاه. مانند: خاك. داشت. راه. عام و ...
خاك : (خا) هجاى بلند و (کْ) كه ساكن است هجاى كوتاه محسوب مى شود كه مجموعاً هجاى كشيده را تشكيل مى دهند.
به بسامد يك يا چند واج (كوچكترين واحد آوايى) صامت یا مصوت (تكرار حروف يا حركات) در شعر و نثر تا جايى که مولد موسیقی درونى واژگان باشد و بر رونق سخن و تأثير كلام، بیفزاید؛ واج آرايى گويند.
بسيارى از شاعران و ادبا معتقدند كه آهنگ واج آرایی حروف، يعنى: صامت ها بسيار دلنشين تر از نواى واج آرایی مصوتهاى كوتاه و بلند است. يعنى: واج آرايى در حروف خود را بهتر از نشانه هاى مصوت نشان مىدهد و اين پديده در غزل بزرگان كاملاً مشهود است و صد البته اين بدان معنا نيست كه مصوتها در راه ايجاد موسيقى آرايهی لفظى واجآرایی خالى از لطف و بىتأثيرند!
بدين شعر خواجه حافظ شيراز توجه فرماييد:
شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر
كاين سر پر هوس شود خاك در سراى تو
شاه نشين چشم من تكيه گه خيال تست
جاى دعاست شاه من بى تو مباد جاى تو
(حافظ شيرازى)
كه در ابيات فوق، (ش) در واژگان {شور. شراب. عشق. شود. شاه. نشين. چشم. شاه} آرايهى لفظى ادبى واجآرايى محسوب ميشود.
خيال خال تو با خود به خاك خواهم برد
كه از خيال تو خاكم شود عبيرآميز
(حافظ شيرازى)
كه در بيت فوق علاوه بر نيمجناس (خيال و خال) كه خود نوعى آرايهى لفظى ادبى است، بسامد حرف (خ) و مصوت بلند (آ) واجآرايى بهشمار مىرود.
مثال معروف واج آرايى:
خيزيد و خز آريد كه هنگام خزان است
باد خنك از جانب خوارزم وزان است
(منوچهرى دامغانى)
که در مصرع فوق علاوه بر نيمجناس (خيزيد و خزآريد)، (خ) و (ز) در (خيزيد. خزآريد. خزان. خنک. خوارزم) آرايهى لفظى، ادبى واجآرايى قلمداد مىشود.
رشته ى تسبيح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر ساعد ساقى سيمين ساق بود
(حافظ شيرازى)
كه در بيت فوق ديگر نيازى به توضيح نيست.
و اما واج آرايى در مصوتهاى كوتاه و بلند يعنى: نشانه ى حركات (اَ.اُ.اِ) و (آ. او. اى)
مثال معروف:
خوابِ نوشينِ بامدادِ رحيل
باز دارد پياده را ز سبیل
(سعدى شيرازى)
در بيت فوق تكرار مصوت كوتاه كسره يعنى: (اِ) در (خواب. نوشين. بامداد) پديدآورندهى موسيقى درونى است كه به آن واج آرایی مىگويند.
چراغِ ماهِ شبهاىِ سياهى
درونِ آسمانِ تيرِه ماهى
در بيت فوق، واجآرايى از نوع مصوت كوتاه صورت پذيرفته است.
تهران ١٣٧٢
فضل الله نكولعل آزاد
www.lalazad.blogfa.com
www.fazlollahnekoolalazad.blogfa.com
Www.f-lalazad.blogfa.com
Www.faznekooazad.blogfa.com
Www.nazarhayeadabi.blogfa.com
